The 2-Minute Rule for داستان های واقعی

The 2-Minute Rule for داستان های واقعی

Blog Article

خانواده پرون اطلاع چندانی نداشتند از اینکه گفته می‌شد زمانی در این خانه ۲۰۰ هکتاری، زنی به نام باثشبا تایر و چهار فرزندش زندگی می‌کردند که سه نفر از آن‌ها در جوانی مردند.

سفر ارزان به مسکو راهنمای گشت و گذار مقرون به صرفه در پایتخت روسیه

او گفت که به تازگی به خواب رفته بود که یک حضور شیطانی او را با بازویش از رختخواب بیرون آورد و به سراسر اتاق کشید.
راستان نامه
او به سادگی گفت: «وارن‌ها در گفتن داستان‌های ارواح خوب هستند.»

مادرش در حالی که عروسک دلقک رو از قفسه پایین میاورد و اونو به پیشخوان میبرد، گفت: “پس اشکالی نداره“.

او که متقاعد شده بود که هوای کوه راکی او را از بیماری درمان می‌کند، در سال ۱۹۰۷ تصمیم گرفت یک هتل مجلل در آن‌جا بسازد.

دیروز روی فیسبوکش دیدم یه “عکس” گذاشته بودو یه نوشته کـه متوجه شدم مادرش چند ماه پیش فوت شده.

وبلاگ طاقچه محلی است برای نوشتن درباره کتاب. اینجا حوالی کتاب‌ها پرسه می زنیم و با هم درباره کتاب‌ها صحبت می‌کنیم.

برخی می‌گفتند وقتی از میان یخ افتاد باردار بود. دیگران می‌گفتند این آجری به سر او بود که او را در آن فرو برد.

نام‌گذاری با توجه به نام آن کنیز جوانی انجام شد که گفته شده است توجه صاحب مزرعه، کلارک وودراف، را به خود جلب کرده بود.

وقتی وارد اتاق خواب مولی شد، تقریبا چشماش سیاهی رفت… توی اتاق، بدن مولی انگار که توی حوضچه خون افتاده بود.

او گفت: «چیزهایی که در آن‌جا اتفاق افتادند بسیار ترسناک بودند. هنوز هم صحبت در مورد آن، مرا متأثر می‌کند.»

در نور کم جاده، دخترک فهمید که مرد در دست راست خود چیزی را محکم گرفته است. یک ساطور بزرگ و تیز!

از آنجایی که کنجکاوی انسان حد و مرزی ندارد، اتاق مورگان بیشترین درخواست را در بین همه اتاق‌های هتل داشته است. حتی گروهی از محققین مستقل ماوراء الطبیعه در آن‌جا ماندند تا این اتاق تسخیر شده کذایی را مستندسازی کنند.